موقعيت اجتماعي روسیه
وضعيت اجتماعي روسيه 
»فروپاشي شوروي و آغاز اصلاحات اقتصادي در ژانويه 1992 بر شرايط اجتماعي كشور تأثير شديدي گذاشت. در سال هاي 90 روند انتقال به نوعي ساختار اجتماعي مركب كه ميتوان "سرمايه داري نومن كلاتورايي" ناميد در جريان بود. در نتيجه تحولات افراد داراي دسترسي به دارايي دولتي، توزيع كالاهاي كمياب و صدور انواع مجوزها (يعني نومن كلاتوراي سابق شوروي) ثروتمند شدند. علاوه بر اين به اصطلاح "تجاري" (دلالان موفق، برپ? كنندگان حقه بازيهاي مالي، باج بگيران، فروشندگان اطلاعات سري و امثالهم) عيان شدند كه در جريان هرج و مرج اقتصادي پول و پلهاي بهم زدند. در نهايت لايه افراد داراي سطح زندگي متوسط بروز كرد كه مشغول كار به عنوان مزرعه دار، كار در بخش خدمات، توليدات، ساختمان و ديگر انواع فعاليت علني اقتصادي بودند.
اكثريت قريب به اتفاق كاركنان دستمزد بگير حتي در بخش خصوصي از طبقهاي بود كه مطابق با موازين معمول فقير ناميده ميشود. اما افرادي كه در بخش دولتي و زمينههايي مانند آموزش و پرورش، بهداشت و صنايع كار ميكنند در واقع در لبه پرتگاه مرگ و زندگي گذاشته شدند. گروههاي غير فعال جامعه مانند بازنشستگان، معلولين و ديگران در وضعيت بدتر از اين قرار دارند.
آخر سال 1991 قريب به 60 درصد جمعيت مسكو داراي سطح زندگي پايينتر از سطح رسمي فقر بود. در مجموع سهم فقيرترين قشر جامعه در كل آن 70 تا 80 درصد بود.
رشد تبهكاري به حادترين مسئله اجتماعي تبديل شد. رشوه خواري، باجگيري و قتلهاي سفارشي به مشخصات لاينفك سرمايه داري نومن كلاتورايي تبديل شد. فساد در سيستم دولتي به حدي است كه روسيه در اين رابطه با فاسدترين كشورهاي دنيا برابر شده است. پليس و نهادهاي امنيتي به باجگيران اصلي تبديل شده و به اين ترتيب پول درميآورند. ژنرالهاي ارتش به حساب نيروهاي مسلح و با استفاده از سربازان به عنوان نيروي كار مجاني براي خود كاخهاي مجلل ميسازند. هيچ كدام از پروندههاي باز شده عليه رشوه خوران اسم و رسم دار تا پايان بازرسي نشد. وقتي همه رسانهها و محافل از حاكم شدن خانواده يلتسين در كشور و معاملات مشكوك و افراد بيآبروي مرتبط با اين خانواده صحبت ميكردند، يلتسين كه كشور را به آستانه فروپاشي كشانده بود با دريافت ضمانتهاي شاهانه صحنه را ترك گفت.
فروپاشي اقتصاد به رشد بيكاري منجر شد كه مطابق با آمار سال 2000 قريب به 6/14 درصد جمعيت فعال اقتصادي را در بر ميگيرد. براي افراد ثبت نام شده در بورس كار شهريه بيكاري تعيين شده كه در سال 1930 در شوروي لغو شد. براي جبران تورم هر از گاهي حقوق و حق بازنشستگي اندكي بالا برده ميشود.
روندهاي جمعيتي 
»كل جمعيت روسيه در سال 2000 برابر با 146 ميليون نفر برآورد شد كه به اين ترتيب كشور را در جايگاه ششم در جهان از لحاظ جمعيت قرار ميدهد. بعد از فروپاشي شوروي ميزان مهاجرت به روسيه بطور دائمي بيش از ميزان مهاجرت از روسيه بوده است ولي رشد جمعيت از سال 1992 تاكنون منفي بوده است. در سال 2000 ميزان تولد 7/9 نفر از هزار نفر و ميزان مرگ 15 نفر از هزار نفر بوده است. روسيه تنها كشور از كشورهاي پيشرفته صنعتي است كه نمودارهاي جمعيتي آن بدتر از سابق ميباشد. علت اصلي امر افزايش بيماريها بخاطر بدتر شدن كيفيت زندگي و عدم دسترسي به خدمات درماني ميباشد. هرچند ميانگين طول عمر مردان اندكي افزايش يافته ولي در سال 2000 هنوز در سطح 59 سال ميباشد كه كمتر از 64 سال طول عمر مردان در سال 1990 ميباشد. طول عمر زنان در همين مدت از 74 سال به 72 سال رسيده و مرگ و مير كودكان از 4/17 از هزار كودك در سال 1990 به 7/22 مرگ از هزار كودك در سال 2000 رسيد.
وضعيت خانواده در روسیه 
»قانون اساسي روسيه حق مالكيت خصوصي و تشكيل احزاب سياسي و انجمنهاي اقتصادي و اجتماعي را ميدهد. علاوه بر اين قانون اساسي به سازمانهاي ديني آزادي فعاليت داده و خانواده را هسته اصلي و طبيعي جامعه تلقي ميكند. والدين حق انتخاب تحصيل كودكان و از جمله دادن تحصيلات ديني به آنها را دارند. قانون اساسي همچنين سرپرستي كودكان محروم شده از والدين را تضمين ميكند. در اوايل سال هاي 1990 در روسيه بيش از 20 هزار كودك يتيم وجود داشت. بسياري از آنها از بيماريهاي سنگين و منجمله سل و ديفتري رنج ميبردند. اواخر سال هاي 90 اين رقم به 60 هزار نفر رسيد. همزمان تعداد كودكان بيسرپرست و ولگرد بشدت بينظيري بالا رفته و به ارزيابي سازمانهاي مختلف اجتماعي در حال حاضر در روسيه بيش از 2 ميليون كودك و نوجوان بيسرپرست هستند. اين يكي از نشانههاي لطمهاي است كه به خانواده در روسيه وارد گشته است.
رشد شهرها، سطح نسبتاً نازل تحصيلاتي و شرايط نابسامان مسيكن بتدريج به كاهش زادو ولد در شوروي و روسيه بعد از شوروي منجر شد. در شهرهاي بزرگ داشتن يك كودك در خانواده به امري رايج تبديل شده است . از اوايل سالهاي90 جمعيت روسيه در ميزان سالانه يك ميليون نفر كاهش مييابد. طلاقها به 40 تا 50 درصد از ازدواجهاي ثبت شده بالغ ميشود. به علت نبود وسايط ضد بارداري و بيبندوباري جنسي جوانان، سقط جنين تاكنون وسيله اصلي كنترل خانواده تلقي ميشود. بنا به ارزيابي كارشناسان زنان روس بطور متوسط در طول عمرشان 4 تا 5 بار سقط جنين ميكنند. در نتيجه فقر بسياري از زنان مجبورند از طريق خودفروشي در روسيه يا كشورهاي اروپايي و اروپاي شرقي پول درآورند.
وضعيت جوانان کشور روسیه 
»وضعيت جوانان در روسيه نيز يكي از مشكلات اساسي ميباشد. اعتياد به مواد مخدر بين جوانان به آفتي همه گير تبديل شده است. گاهي مواد مخدر بطور آزاد بين شاگردان مدارس توزيع ميشود. فروپاشي مرزهاي محكم دوران شوروي و اوضاع نابسامان جمهوري آسياي مركزي و بالاخص تاجيكستان باعث شد قاچاق مواد مخدر به يكي از مشاغل پردرآمد تبديل شود. براي مقايسه بايد گفته شود كه سيل هروئين به روسيه به حدي بود كه باعث شد قيمت اين ماده مخدر ده بار كاهش يابد.
وضعيت زنان در روسیه 
»بار توليدي و خانوادگي بر زنان بسيار بالا است. زنان بعد از كار اصلي در خانه كار دوم خود را انجام ميدهند. انتقال به اقتصاد بازار بار جديدي بر دوش زنان گذاشت. مزاياي اختصاص يافته براي نيازهاي اجتماعي كاهش يافت و بيكاري بالاخص بر زنان لطمه شديدي وارد كرد
بنام خدا