آشنایی باکشور روسیه  

تحولات سیاسی و ساختار حکومت روسیه پس از فروپاشي جماهیر شوروی

 

»در دوران شوروي قدرت بطور مطلق در دست حزب كمونيست و تمركز يافته بود. قدرت مركزي مستقر در مسكو از هر نهاد تمام جمهوريهاي شوروي مقتدرتر بود. هرچند روس ها در كميته مركزي و نهادهاي قدرت برتري داشتند ولي نهادهاي حكومتي روسيه سوسياليستي ضعيف‌تر از نهادهاي مشابه جمهوريهاي شوروي بود. روسيه برخلاف ديگر جمهوريها حزب كمونيست، ك گ ب يا فرهنگستان علوم خود را نداشت هرچند روسيه حكومت (شوراي وزرا) و قوه مقننه خود ( شورايعالي روسيه) را داشت ولي آنها از تمام اختيارات خود استفاده نمي‌كردند.

قانون اساسي سال 1978 روسيه تنها بعد از فروپاشي شوروي وارد عمل شد.مطابق با اين قانون، قوه مقننه بر قوه مجريه برتري داشت. لكن بي‌تجربگي سياسي  نمايندگان پارلمان فعاليت دولت را دشوار مي‌كرد. در نتيجه قدرت بطور فزاينده به نهاد رياست جمهوري منتثل مي‌شد. در سال 1992 و 1993 درگيري رئيس جمهور يلتسين و شورايعالي بر سر جهتگيري سياسي كشور شدت يافت و اما نبود تحديد حدود صريح و  مشروعه بين قواي مقننه و مجريه به مشكل عمده كشور تبديل شد. در نتيجه كار به زدوخورد مستقيم بين يلتسين و شورايعالي انجاميد و بعد از پيروزي يلتسين پارلمان منحل شد و راه براي به كرسي نشاندن قانون اساسي سال 1993 هموار شد. مطابق با اين قانون بخش اعظم قدرت به شخص رئيس جمهور تعلق يافت.